از اشک کاری ساخته نیست
کلبه باران

 

 
محبوب من!
امشب باز غم فراق، چون ابرهای در هم پیچیده
آسمان دلم را فرا ‌گرفته است
و باران اشک، نمود دل طوفانی‏اش می‌شود
گویی که اشک می‌خواهد زنگارهای دل فراق کشیده را با زلال خود شستشو دهد
ولی عاجز است
وقتی صاعقه جدایی به رخ جان آدمی سیلی می‌زند
و یاس دل پژمرده می‌شود
و شاهد تنهایی و غمم فقط مهتاب باشد
از اشک چه کاری ساخته است؟



نوشته شده در 6 / 8برچسب:,ساعت توسط ابری| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت